انشا درباره بازگشت امام خمینی به ایران

انشا درباره بازگشت امام خمینی به ایران

 امام خمینی آمد تا در بین برادرهایش باشد

“من از همه ملت ایران تشکر می کنم و در اولین فرصت پیش مردمم به ایران خواهم رفت تا با آنها یا کشته شوم و یا حقوق ملت را بگیرم که به ملت برگردانم.”این جملات امامی بود که چهارده سال از کشور خود تبعید شده بود و برای بازگشت به میان مردم خود لحظه شماری می کرد تا حقوق‌شان را به آنها برگرداند و اکنون در ۱۲ بهمن ماه ۵۷ در میان مردم خود صحبت از استقلال و آزادی می‌کرد.

پس از خروج شاه از ایران و به دنبال گسترش قیام مردمی، امام خمینی در پیامی عزم خود را مبنی بر بازگشت به ایران اعلام می‌کند، اما بختیار دستور بسته شدن فرودگاه های کشور را می دهد. در پی انتشار این دستور مردم خشمگین، به خیابان ها ریخته و با تحصن و شعارهای کوبنده دولت بختیار را مخاطب قرار می دهند.

امام خمینی در روز پنج شنبه پنجم بهمن که از بازگشت ایشان به ایران جلوگیری شد، در مصاحبه ای فرمود:”من از ایرانیانی که با من همراهی کرده‌اند متشکرم. من می خواستم فردا را در میان ملت باشم و هر رنجی که آنها می برند من هم با آنها باشم. لکن دولت خائن از این امر مانع شده و همه ی فرودگاه های ایران را بست.

من پس از باز شدن فرودگاه ها، بلافاصله به ایران خواهم رفت و به او خواهم فهماند که شما غاصب هستید و خائن به ملت ما، و ملت ما دیگر تحمل شما نوکرهای خارجی را نخواهد کرد. باری اینها باید بدانند که وقت آن که قلدری بکنند گذشت. من ملت ایران را به ادامه ی نضهت دعوت می کنم تا این قلدرها را بر جای خودشان بنشانند، لکن آرامش را از دست ندهند.

من از همه ملت ایران تشکر می کنم و در اولین فرصت پیش مردمم به ایران خواهم رفت تا با آنها یا کشته شوم و یا حقوق ملت را بگیرم که به ملت برگردانم. خداوند همه شما را توفیق بدهد، ملت ایران باید بداند که این شخص که متکفل حکومت شده است، به ایل خودش خیانت می کند.

آن ایلی که پشتوانه ی ایران بودند و رضاشاه آنها را از پای در آورد. این شخص به ایل خودش، به ملت خودش خیانت می کند. باید ایل بختیاری بداند که این اشخاص را که به آنها خیانت می کنند از جلو راه ملت بردارند. باید ارتش بداند که اینها خیانتکارند و به آنها کمک نکنند. باید همه ی ایران بدانند که توطئه ای در کار است.

از این توطئه باید جلوگیری شود. این آخرین قدمی است که این خائنین بر می دارند و ما ان شاء الله این قدم را هم می شکنیم و پیش شما می آییم و آنها را به جای خودشان خواهیم نشاند.” صحیفه ی نور ، جلد ۴، ص ۲۶۶

امام همچنین در پاسخ به این پرسش که بازگشت شما ممکن است باعث خونریزی های بیشتر شود، آیا باز هم اصرار به بازگشت خواهید داشت؟اظهار کرد که من باید پیش برادرهایم باشم.

پس از فرار شاه، ملت منتظر بازگشت امام خمینی بودند. برای مردم آمدن امام پیروزی بزرگی بود و برای تشکیل حکومت اسلامی حضور ایشان را الزامی می دانستند.

قبلاً دولت بختیار سعی داشت این بازگشت را با تأخیر مواجه کند تا فرصت پیدا کند و بر اوضاع مسلط گردد و به همین علت امام می خواست هر چه زودتر در تهران باشد. کارکنان اعتصابی رادیو تلویزیون اعلام کردند برای ضبط و پخش مستقیم مراسم آماده اند. فرودگاه مهرآباد آماده ی استقبال از پرواز انقلاب بود.

سرانجام امام خمینی بامداد ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ پس از چهارده سال دوری از وطن وارد کشور شد. استقبال بی‏‌سابقه مردم ایران چنان عظیم و غیرقابل انکار بود که خبرگزاری‌های غربی نیز ناگزیر از اعتراف شده و جمعیت استقبال کننده را چهار تا شش میلیون نفر برآورد کردند.

سیل جمعیت از فرودگاه به‏ سوی بهشت زهرا(س)، مزار شهیدان انقلاب اسلامی، روانه شد تا سخنان تاریخی امام را بشنود.

بهرحال نهضت امام خمینی پرقدرت راه خود را ادامه میداد وامام امت در روز ۱۲ بهمن وارد تهران شد و مورد استقبال فرزندانش قرار گرفت. فرزندانی که زمانی به علت در گهواره بودن نتوانستند مانع تبعید امام شوند اما امروز بزرگ شده بودند و پشتیبان رهبرشان شده بودند.

همچنین بخوانید: انشا درباره دهه فجر و انقلاب اسلامی

امام اولین سخنرانی خود را در فرودگاه مهرآباد با تشکر از ملت ایران ایراد کرد و در فرازهایی از آن فرمود:”ما باید از همه طبقات ملت تشکر کنیم که این پیروزی تا اینجا به واسطه وحدت کلمه بوده است. وحدت کلمه مسلمین، همه، وحدت کلمه اقلیت های مذهبی با مسلمین، وحدت دانشگاه و مدرسه علمی، وحدت طبقه روحانی و جناح سیاسی.

باید ما همه این رمز را بفهمیم که وحدت کلمه رمزی پیروزی است و این رمز پیروزی را از دست ندهیم و خدای نخواسته شیاطین بین صفوف شما تفرقه نیندازند. من از همه شما تشکر می کنم و از خدای تبارک و تعالی سلامت و عزت همه شما را طالب و از خدای تبارک و تعالی قطع دست اجانب و ایادی وابسته به آنها را خواهان هستم.” صحیفه ی نور، جلد ۴، ص۲۸۰

امام خمینی از فرودگاه مستقیماً به بهشت زهرا رفتند. اتومبیل حامی امام را ده ها موتور سوار حفاظت می کرد. ورود اتومبیل حامل امام به بهشت زهرا امکان پذیر نبود لذا از هلیکوپتر استفاده شد. امام در بخشی از صحبت های خود در بهشت زهرا فرمود:” من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می کنم، من تو دهن این دولت می زنم.”

شاپور بختیار ابتدا این سخن را شوخی گرفته بود اما چند روز بیشتر نگذشت که در ۱۵ بهمن ۵۷ امام خمینی رئیس دولت موقت انقلاب را تعیین نمود.مهندس مهدی بازرگان برای این منظور از سوی شورای انقلاب معرفی و پیشنهاد شده بود.

امام خمینی در متن حکم انتصاب وی تصریح کرده بود که او را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی مأمور تشکیل کابینه برای تهیه مقدمات رفراندوم و برگزاری انتخابات نموده است.حضرت امام از مردم ایران درخواست کرد تا نظر خود را در مورد این انتخاب اعلام کنند. سراسر کشور با برگزاری راهپیمایی‌های گسترده به حمایت از تصمیم امام پرداختند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *