انشا درمورد آداب عید نوروز

انشا درمورد آداب عید نوروز

انشا درمورد آداب عید نوروز

«عید نوروز» از جمله بااهمیت‌ترین اعیاد نزد ایرانیان بوده و به قدری در نزد ایرانیان مهم است که مردمان از دوماه قبل به استقبال این ایام سعید شتافته و در نهایت جشن نوروز را در کنار اقوام و آشنایان به شادکامی می‌گذرانند.
 منطقه آذربایجان‌شرقی، هرچند برخی رسوم و سنت‌های این عید باستانی در گذر زمان به فراموشی سپرده شده اما هنوز هم عید نوروز با همان شور و شوق گذشتگان در نزد مردم ایران، سپری می‌شود و مردم این عید را آغازی شیرین برای خود می‌دانند.
نه تنها مردم ایران، بلکه مردم بیشتر کشورهای خاورمیانه، آسیای میانه، قفقاز، شبه قاره هند و بالکان نیز عید نوروز را جشن می‌گیرند.
گذاشتن قرآن کریم در سفره‌ی هفت سین و همچنین قرائت دعای لحظه‌ی تحویل سال از جمله مواردی است که با دین اسلام به نوروز باستانی ایرانیان ورود کرده و مردم همواره در لحظه‌ی تحویل سال گرد سفره‌ی هفت‌سین جمع شده و با دعای (یا مقلب القلوب والابصار، یا مدبر الیل والنهار…) سال جدید خود را آغاز می‌کنند.
برخی از علما نیز در کتب فقهی خویش نیز طهارت و پاکیزگی، غسل نوروز، لباس تمیز و پاک پوشیدن،چهار رکعت نماز که بطریق خاص خوانده می‌شود را از جمله آداب برای نوروز دانسته‌اند.
برخی سنت‌های این عید باستانی را از (کتاب آداب و سنن ایرانیان باستان) می‌خوانیم؛

پیدایش جشن نوروز

در ادبیات فارسی جشن نوروز را مانند بسیاری دیگر از آیین‌ها، رسم‌ها، فرهنگ‌ها و تمدن‌ها به نخستین پادشاهان نسبت می‌دهند؛ شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری(فردوسی، منوچهری، انصاری، طبری، مسعودی و…) نوروز و برگزاری جشن نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می‌دانند.

نور چند روز است؟

درباره‌ی جشن نوروز اصطلاح جشن‌ها و آیین‌های نوروزی گویاتر است، چرا که دست کم یک یا دو هفته ادامه دارد؛ ابوریحان بیرونی مدت برگزاری جشن نوروز را پس از درگذشت جمشید یک ماه می‌نویسد: چون جم درگذشت پادشاهان همه روزهای این ماه را جشن گرفتند و عیدها را شش بخش نمودند “پنج روز به پادشاهان، پنج روز دوم را به اشراف، پنج روز سوم را به خادمان و کارکنان پادشاهی، پنج روز چهارم را به ندیمان و درباریان، پنج روز پنجم را به توده مردم و پنج روز ششم را به برزیگران” اختصاص دادند.

آداب و رسوم عید نوروز

“میر نوروزی” از جمله آیین‌های نوروز بود؛ برای شوخی و سرگرمی حاکم و امیری انتخاب می‌کردند که رفتار و دستورهای‌های خنده‌آور بود و در پایان جشن وی از آزار مردمان فرار می‌کرد؛ ابوریحان از مردی کوسه یاد می‌کند که با جامه و آرایشی شگفت‌انگیز و خنده‌آور در نخستین روز بهار مردم را سرگرم می‌کرد چیزی می‌گرفت و هم اوست که حافظ به عنوان “میر نوروزی” دوران حکومتش را بیش از پنج روز نمی‌داند.
همچنین بخوانید: عید نوروز به کجا رفتیم؟

خانه تکانی

خانه تکانی را بیشتر در مورد شستن، تمیز کردن، نو خریدن، تعمیر کردن ابزارها، فرش‌ها، لباس‌ها و به مناسبت فرا رسیدن نوروز به کار می‌برند؛ در این خانه تکانی که سه تا چهار هفته طول می‌کشد بایستی تمام ابزارها و وسایل‌هایی که در خانه‌ است جابه‌جا، تمیز، تعمیر و معاینه شده و دوباره در جای خود قرار گیرد. در برخی از شهر آذربایجان نخستین چهارشنبه ماه اسفند “چهارشنبه موله” به شستن و تمیز کردن فرش‌های خانه اختصاص دارد.

کاشتن سبزه و پهن کردن سفره هفت‌سین

اسفند، ماه پایانی زمستان هنگام کاشتن دانه و غله است؛ کاشتن سبزه عید به صورت نمادین و شگون از روزگاران کهن در همه خانه‌ها و در بین همه خانواده‌ها مرسوم بوده است.
در ایران کهن ۲۵ روز پیش از نوروز در میدان شهر ۱۲ ستون از خشت خام برپا می‌شد؛ در ستونی گندم و بر ستونی جو و به ترتیب برنج، باقلا، کاجیله، ارزن، ذرت، لوبیا، نخود، کنجد، عدس و ماش می‌کاشتند و در ششمین روز فروردین با سرود، ترانه و شادی این سبزه‌ها را می کندند و برای فرخندگی به هر سو می پراکندند؛ ابوریحان نقل می‌کند که: این رسم در ایرانیان پایدار ماند که روز نوروز هفت صنف از غلات در هفت استوانه بکارند و از روییدن غلات به خوبی و بدی زراعت و حاصل سالیانه حدس بزنند.
امروز هم خانواده‌ها از ۱۰ روز پیش از نوروز در ظرف‌های کوچک و بزرگ، کاسه، بشقاب، پشت کوزه و… دانه‌های گندم، عدس، ماش و غیر می‌کارند تا موقع سال تحویل در سفره هفت سین بگذارند. در برخی از شهرهای آذربایجان سومین چهارشنبه به خیس کردن و کاشتن گندم و عدس برای سبزه‌های نوروزی اختصاص دارد؛ این سبزه‌ها را خانواده ها تا روز سیزده نگه‌داشته و در زمانی که برای سیزده به در از خانه بیرون می روند در آب روان می‌اندازند.

پوشیدن لباس نو

پوشیدن لباس در آیین‌های نوروزی رسمی همگانی است، تهیه لباس برای سال تحویل فقیر و غنی را به خود مشغول می‌دارد. در جامعه سنتی توجه به زیردستان برای تهیه لباس نوروزی به ویژه برای کودکان رسمی در حد الزام بود. خلعت دادن پادشاهان و امیران در جشن نوروز برای پوشاندن کارگزاران زیردستان بود، ابوریحان بیرونی می‌نویسد: رسم ملوکان خراسانی این است که در این موسم سپاهیان خود را لباس بهاری و تابستانی می‌دهند.
در مقاله‌ها و پژوهش‌هایی که در این ۷۵ ساله اخیر درباره نوروز نوشته شده افزون بر خوردنی‌های سفره هفت سین، گاه از غذاهای ویژه شب پیش از نوروز و شب اول سال در خانواده‌های سنتی شهرها و منطقه‌های مختلف یاد شده است.
خوراکی‌هایی که با ویژگی‌های اقلیمی و نوع فرآورده‌های هر منطقه هماهنگی داشت و در عین حال بهترین و کمیاب‌ترین غذای منطقه بود و همه قشر اجتماعی حتی فقیران نیز می‌کوشند که این روزها برای فراهم آوردن غذای بهتر گشاده دستی کنند؛ به گفته‌ی ابوریحان “عیدها یکی از اسبابی است که تنگی روزی فقیران را به زندگی مبدل می سازد”.
امروزه در تهران و برخی شهر مرکزی ایران سبزی پلو ماهی خوردن در شب نوروز و رشته پلو در روز نوروز رسم است.

دید و بازدیدهای نوروزی

از جمله آیین‌های نوروزی است که دید و بازدید یا عید دیدنی است، رسم است که روز نخست نوروز به دیدن بزرگان فامیل، طایفه و شخصیت‌های علمی، اجتماعی و منزلتی می‌روند و در بسیاری از این عید دیدنی‌ها همه افراد خانواده شرکت دارند.
دیدن‌های نوروزی که ناگزیر بازدیدها را به دنبال دارد و همراه با دست دادن و روبوسی کردن است در روزهای نخست فروردین که تعطیل رسمی و گاه تا ۱۳ فروردین بین خویشاوندان، دوستان و آشنایان دور و نزدیک ادامه دارد.
رفت و آمد گروهی خانواده‌ها در کوی و محله به ویژه در شهرهای کوچک هنوز از میان نرفته و این دید و بازدیدها تا پاسی از شب گذشته به ویژه برای کسانی که نمی‌توانند کار روزانه را تعطیل کنند ادامه دارد.
تا زمانی که مسافرت‌های نوروزی رایج نشده بود در شهرها و محله‌هایی که آشنایی‌های شغلی و همسایگی و روابط چهره به چهره ای وجود داشت، بازدیدهای نوروزی وظیفه‌ای بیش و کم الزامی به شمار می‌رفت.

هدیه نوروزی یا عیدی

هدیه و عیدی دادن به مناسبت نوروز رسمی کهن است. کتاب‌های تاریخی از پیشکش‌ها و بخشش‌های نوروزی_پیش و پس از اسلام_خبر می‌دهند، از رعیت به پادشاهان و حکمرانان، از پادشاهان و حکمرانان به وزیران، دبیران، کارگزاران و شاعران، از بزرگتران خاندان به کوچکتران و به ویژه برای کودکان.
(منبع؛ کتاب آداب و سنن ایرانیان باستان)
علاوه بر این آداب و سنن، برخی از مناطق نیز رسم‌های مختص به خود را دارند که سنت دیرینه‌ی “شال سالاماق” در خطه‌ی آذربایجان از جمله این سنت‌هاست که اکنون بیشتر در برخی از روستاهای این استان بدان اهتمام می‌شود و در شهرها چندان رایج نیست؛ برای این کار كودكان و نوجوانان از لحظه‌ی غروب خورشید پارچه‌های رنگی به دست گرفته و در كوچه‌ پس کوچه‌ها و خانه‌های اقوام، آشنایان و همسایه‌ها می‌افتند تا عیدی خود را دریافت کنند.
 همچنین بخوانید: انشا درمورد چهارشنبه سوری

عیدهای قدیم شور و حال، صفا و مزه‌ی خاصی داشت

علی‌اصغر وطن‌پرست، پیشکسوت رادیو و تلوزیون که دوران کودکی‌اش را در دهه‌ی ۲۰ الی ۳۰ گذرانده و خاطرات و دانسته‌های فراوانی در این خصوص دارد، در رابطه با عید نوروز در گفت‌وگو با ایسنا گفت: عیدهای قدیم شور و حال، صفا و مزه‌ی خاصی داشتند و در مقایسه با عید نوروزهای امروزی تفاوت بسیاری دارند.
وی روحیه و زندگانی مردم و کم‌رنگ شدن رسم‌های قدیمی را از جمله تفاوت‌های عید نوروزهای قدیم با عید نوروزهای امروزی دانست و افزود: در قدیم الایام، یک ماه مانده به عید نوروز با سادگی اما با شادی و دلخوشی فراوان به استقبال ایام سعید عید نوروز می‌رفتیم.
وی ادامه داد: ما در آن زمان کودک بودیم و عید برای ما عالمی دیگر بود و همواره شور و شوق عیدی گرفتن و دید و بازدیدها را در سر داشتیم؛ در قدیم‌الایام، شور و حال و زیبا بودن عید نوروز نشات گرفته از سادگی و نزدیک بودن قلب‌ها و همچنین رابطه‌های صاف و صادقانه مردم بود.
پیشکسوت رادیو و تلوزیون با بیان این‌که امروزه متاسفانه فاصله‌ها و چشم و همچشمی‌ها، شور و حال عید را کم‌رنگ‌تر می‌کند، تشریح کرد: در گذشته با فرارسیدن عید، در خانه بزرگ فامیل جمع می‌شدیم و اگر سوء‌تفاهمی بین فامیل بود بزرگان قبل از تحویل سال پادرمیانی کرده و طرفین را آشتی می‌دادند.
وی خاطرنشان کرد: در آن زمان در لحظه‌ی تحویل سال توپ به هوا می‌کردند و ما با شنیدن صدای آن از تحویل سال باخبر می‌شدیم و همچنین از جمله رسوم زیبای عید دید و بازیدهای نوروزی بود و همچنین دلجویی از افرادی که عزیزی را از دست داده‌اند، در این راستا آشنایان در قالب «قره بایرام» برای دلجویی به دیدار خانواده‌ی داغدیده می‌رفتند.
وطن‌پرست بیان کرد: در گذشته‌ها عید نوروز همانند امروز نبود که با فرارسیدنش، هزینه‌ها، توقعات اضافی و چشم و همچشمی‌ها لذت عید را از بین ببرند؛ در آن زمان عمده‌ترین دلخوشی کودکان دریافت عیدی تخم‌مرغ رنگی از بزرگ‌ترها بود.
وی ادامه داد: عیدهای نقدی نیز بیش از یک قران یا ده شاهی نبود! در آن زمان خانواده‌ها فرهنگ پس‌انداز را در زندگی‌مان پیاده کرده بودند و عیدی‌ها را پس‌انداز می‌کردیم.
وی اضافه کرد: رسم‌ «تکم‌خوانی» نیز از جمله مواردی بود که بدان اهتمام می‌شد و در شهر و اکثرا روستاهای ما رایج بود و تکم‌خوانان با لباس‌های محلی خاص وارد روستاها شده و با شعرهای دلنشین خبر از آمدن بهار می‌دادند و اهالی روستاها نیز تحفه‌های مختلفی را ارزانی‌شان می‌کردند.
پیشکسوت رادیو و تلوزیون با تاکید بر زدودن کدورت‌ها در سال جدید، گفت: در گذشته وقتی که کنار سفره جمع می‌شدیم تاکید بر آن می‌شد که اگر سال نو شده و طبیعت جان تازه‌ای می‌گیرد باید قلب‌هایمان نیز تازه شود.
و چه خوش گفت شهریار در وصف بهار؛
صبا به شوق در ایوان شهریار آمد/که خیز و سر به در از دخمه کن بهار آمد
ز زلف زرکش خورشید بند سیم سه تار/که پرده های شب تیره تار و مار آمد
به شهر چند نشینی شکسته دل برخیز/که باغ و بیشه شمران شکوفه زار آمد
به سان دختر چادرنشین صحرائی/عروس لاله به دامان کوهسار آمد
فکند زمزمه گلپونه ئی به برزن وکو/به بام کلبه پرستوی زرنگار آمد
گشود پیر در خم و باغبان در باغ/شراب و شهد به بازار و گل به بارآمد
دگر به حجره نگنجد دماغ سودائی/که با نسیم سحر بوی زلف یار آمد
بزن صبوحی و برگیر زیر خرقه سه تار/غزل بیار که بلبل به شاخسار آمد
برون خرام به گلگشت لاله زار امروز/که لاله زار پر از سرو گل عذار آمد
به دور جام میم داد دل بده ساقی/چهاکه بر سرم از دور روزگار آمد
به پای ساز صبا شعر شهریار ای ترک/بخوان که عیدی عشاق بی قرار آمد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *